آهـــــــــای فلانی !
یـــادت باشــد ...
کـــم حوصلـه ســت ..
ظـاهـــرش جـــدیست ..
امـا دلـــی دارد کـه مــهربـانـی اش
بـه وسعـت یک اقــیـانــوس است !
بــد قـول نــیـست .. امـــا گرفتار است
با او راه بیا....!
خــستـه کـه بــاشـد ..
تــنهـایش بــگــذار ...!
تودار است...
اما صبر کن خودش بعد حرفهایش رامی گوید !
او تمام دنیای من است.....
مبادا بیازاریش.....
برچسبها:
مهم نیست ڪه دیگر بآشـے یآ نه…
مهم نیست ڪه دیگر دوسم دآشته بآشـے یآ نه
مهم نیست ڪه دیگر مرآ به خآطر بیآورے یآ نه
مهم نیست ڪه دیگر تورآ بآ دیگرے میبینم یآ نه
مهم اینست ڪه وقتی که تنهآ میشوے ….
وقتی ڪه دلت گرفت چگونه و با چه رویـے
سر به آسماטּ بلند میڪنـے و میگویـے :
خدآیا مـטּ ڪه گنآهـے نڪردم … پس چه شد
برچسبها:
سخت ترین دو راهی ،
دوراهی بین فراموش کردن و انتظار است !
گاهی کامل فراموش میکنی و بعد میبینی که باید منتظر می ماندی......
و گاهی آنقدر منتظر میمانی تا وقتی که میفهمی زودتر از این ها باید فراموش میکردی . . .
برچسبها:
بــــــــــــرادر .........
گـــــفتند .... پیـــــراهنــــت را مـــی کــــــشیدند
تـــــصــــویرغـــــــــارت کردنت را مـــــی کـــــشیدند
نـــــه ایـــــنکه نیـــــزه بر تـــنــــت می ریخت دشمن
بلـــکه به نیزه ها تــــــنـــــت را می کشیدند
رفــــــــتی و دســـــتم بر ضریـــــح دامـــــنی بــــــود
رفـــــتی ز دســـــتم ... رفتنـــــت چــــــــه رفتــــنی بـــــود
تــــــا آن زمـــــــانیــــکه بیــــــادم هســــــت بــــــرادر
وقــــــــتی کــــــه مـــــی رفتی تــــــنت پیراهنی بـــــــود !
رفــــــتی کــــــه اشــــــک خواهـــــرت را در بــیاری ؟
بـــــــغض گلــــــــوی دخـــــــــتــــرت را در بــــیاری ؟
آیـــــــا نمی شــــــــد ای ســــــــلیمــــــــان زمـــــانه
قبـــــــــل از ســـــــــــفر انگشــــــــترت را در بــیــاری ؟
برچسبها:
بزرگ فلسفه قتل شاه دین این است
که مرگ سرخ به از زندگى ننگین است
حسین ، مظهر آزادگى و آزادى است
خوشا کسى که چنینش مرام و آیین است
نه ظلم کن به کسى ، نه به زیر ظلم برو
که این مرام حسین است و منطق دین است
همین نه گریه بر آن شاه تشنه لب کافى است
اگر چه گریه بر آلام قلب، تسکین است
ببین که مقصد عالى وى چه بود اى دوست
که درک آن سبب عزو جاه و تمکین است
ز خاک مردم آزاده بوى خون آید
نشان شیعه و آثار پیروى این است
خوشدل تهرانى
برچسبها:
پنجره دلم را باز گذاشتم تا هوایش عوض شود..
هوای تو زد هواییش کرد !
هوا به هوا شد .. سرما خورد ..
تب کرده .. تب تو .. خیــــــــــــــلی درجه
دکتر هم نرفتم ..
دلم میخواهد خود درمانی کنم .
کدام داروخانه تو را دارد ..؟؟!
کمیابی ......
..............من هم که نسخه ندارم !!
ولی حالم وخــیم است .
امان از این تحریم ها که وضع کردی؛
پاک تو را نایاب کرد !
بیا مذاکره کنیم ...
قلبم سه برابر شده ..!
برچسبها: